• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

رهبرم=عشقم

07 آذر 1395 توسط منتظر313

​
چشم من و فرمان شما حضرت آقا

جانم سپرت روز بلا حضرت آقا

الحق والانصاف برازنده تان است

فرماندهی کل قوا حضرت آقا

پیوسته دعا کرده ام و خواسته ام از حق

هرگز نشوم از تو جدا حضرت آقا

من باورم این است تعصب برجایش

همپایه نداری به خدا حضرت آقا

از شان اباالفضلی تان است که شیطان

افتاده به گرداب بلا حضرت آقا 
         

 نظر دهید »

حرم عشق

07 آذر 1395 توسط منتظر313

       ​
دلم لک زده…مشهد….نیمه های شب…روبه روی ایوان طلا…روی فرشهای دوست داشتی صحن…خیره به گنبدطلا..نسیم خنک…واشک😭 اشک و اشک 😭ویک آرزو خوش به حالت کبوتر:|

 نظر دهید »

خلوتی با شهدا

05 آذر 1395 توسط منتظر313

‍​

​
خلوتی باشهدا…..????

چقدر سخت است حال عاشقی که نمی‌داند محبوبش نیز هوای او را دارد یا نه.

ای شهیدان، از همان لحظه‌ای که تقدیر ما را از شما جدا کرد یاد شما، خاطره‌های دنیای پاک شما امید حیاتمان گشته .

ما به عشق شما زنده‌ایم و به امید وصلل کوی شما زنده‌ایم .

اما شما، شما علی الظاهر دلیلی ندیدید که اوقات پر اجرتان را صرف ما کنید.

چه بگوییم؟

راستی چگونه حرف دلمان را فریاد کنیم که بدانید بر ما چه می‌گذرد ؟

مگر خودتان نمی‌گفتید که ستون‌های شب عملیات ستون گردان نیست، ستون عشق است، ستون دل‌های سوخته ایست که با خمیر مایه‌ی اشک و سوز به هم گره خورده است.????????

ماررادریابید که سخت محتاج دعایتان هستیم….

 نظر دهید »

داستانهای_ کوتاه

05 آذر 1395 توسط منتظر313

???? منزلی از یاقوت قرمز

 
هنگامی که شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) نزدیک شد و نشانه های زهر در بدن شریفش ظاهر گشت، امام حسین (علیه السلام) کنار بستر او آمد و نشست و گفت چرا رنگ چهره ات سبز گشته است؟
امام حسن (علیه السلام) گریست و فرمود برادرم، سخن جدم درباره من عملی شد.
بعد از آن یکدیگر را در بغل گرفتند و هر دو گریان شدند.
 
پس از لحظاتی امام حسن (علیه السلام) فرمود جدم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به من فرمود موقعی که در شب معراج به یکی از باغ های بهشت وارد شدم و بر منازل مؤمنین عبور کردم، دو قصر بسیار مجلل کنار هم جلب توجه می کرد که یکی از زبرجد سبز و دیگری از یاقوت قرمز بود.
 
به جبرئیل گفتم این دو قصر برای کیست؟
پاسخ داد برای حسن و حسین است.
گفتم چرا هم رنگ نیستند؟
پاسخی نداد و ساکت ماند.
گفتم چرا سخن نمی گویی؟
گفت از تو خجالت دارم و شرمنده ام.
گفتم تو را به خدا سوگند می دهم مرا از علت آن خبر دهی که چرا دارای دو رنگ می باشند؟
گفت آن قصر سبز رنگ از آنِ حسن (علیه السلام) خواهد بود، چون که او را مسموم می کنند و موقع مرگ، رنگش سبز خواهد شد.
و قصر قرمز مربوط به حسین (علیه السلام) است، چون که او را خواهند کشت و رنگش از خون، قرمز خواهد شد.
هنگامی که امام حسن (علیه السلام) این مطلب را بیان نمود، برادرش را در آغوش گرفته و سخت گریستند و تمامی افراد حاضر در کنار ایشان هم شروع به شیون و گریه کردند.
 
منبع: بحارالانوار، جلد 44، صفحه 145
 
 نظر دهید »

810618427_106831.jpg

10 مهر 1395 توسط منتظر313
810618427_106831.jpg

شهدا شرمنده ایم که همیشه شرمنده ایم

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

منتظر 313

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • عماربن یاسر
  • عماربن یاسر
  • داستانهای کوتاه
  • داستانهای کوتاه
  • داستانهای کوتاه
  • شهدا

Random photo

810618427_106831.jpg

كد نوحه

كد مداحی

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس